100

1)امروز مراقب جلسه امتحان دینی بودم و چشمم درد گرفت از بس زل زدم به بچه ها و اونا هم خودشونو کشتند که تقلب کنند ولی نتونستند.حتی برگه تقلبی که یکیشون از جیبش در آورد را دیدم و به روی خودم نیاوردم ولی چشم ازش بر نداشتم و نتونست ازش استفاده کنه.البته من هیچ مشکلی با تقلب ندارم ولی ازاینکه بعدا بهم بخندند و فکر کنند گاگولم بدم میاد

2)کلاس اولا می ری رو دیوار نوشته آی لا یو پیمان, می ری کلاس دوما نوشته دوستت دارم پیمان و تو کلاس سوما نوشته عشق من پیمان,لابد رو درو دیوار مدرسه کناری هم اسم پیمان نوشته شده و تصور اینکه همه این پیمان ها یکی باشه خنده داره و خنده دار تر اینه که تصور کنی که جناب پیمان دختر کش, یکی از اون جوجه اردک های زشتیه که دم در مدرسه ایستادند

3)روی دیوار یکی از کلاسها نوشته شده بود :خدای خوبم هرگز کسی را به چیزی که قسمتش نیست عاده مده و لابد قسمت ,منظور همون پیمانه

4)دلم سفر می خواد

نظرات 16 + ارسال نظر
تو پنج‌شنبه 12 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 07:43 ب.ظ http://www.chasbandegihaye-roohe-ma.blogsky.com

یه چشمک بهش میزدی که یعنی فهمیدی بعد میزاشتی تقلبش رو بکنه...

بی جنبه تر از این حرفا هستن

عارفه جمعه 13 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:52 ق.ظ http://arefe.persianblog.ir

یک ماما با چکمه های سفید جمعه 13 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 09:57 ب.ظ http://newmidwife.blogsky.com

۱) خوب کردین خانم معلم!!!حسابی ضد حال خورد
2) به به پیمان
3)منم دلم میخواد!!! اینروزا حسابی جاده ها شلوغ میشه ها!!!

چه عجب یکی کار منو تایید کرد

محمدرضا شنبه 14 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:49 ب.ظ http://mryf.blogfa.com

سلام چه بامزه نوشتی ولی حال میده تقلب کنی بذا بنده خدا ها کارشونو کنن
و تصمیم گرفتم اسممو بذارم پیمان
وای خیلی وقته نبودم چقدر پست نوشتی یه خبری بده

هنر دارند جوری تقلب کنند که من نفهمم
خدا عاقبتت را بخیر کنه پیمان!

free prisoner یکشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 02:58 ق.ظ http://freeprisoner.wordpress.com/

خیلی سال پیش تو مدرسه یکی از بچه ها تعریف میکرد که مادر پدرش با خونواده های دیگه ای که میشناختن توافق کردن که دختر پسرهای هم سن سالی که دارن (دور و ور سن بلوغ) مرتب دور هم جمع بشن و تو سر و کول هم بزنن و با هم بزرگ شن. تو جامعه عقب افتاده اونروز ایران خیلی این قضیه برام عجیب بود. اما بعدا فهمیدم که این کار چقدر لازم بود و خونواده ها غفلت میکردند تا مشکلات جنسی و ذهنی همین جور نسل به نسل به ارث برسه.
کاش میشد در اون مدرسه شما باز بشه تا پیمان و سایر موجودات مشابه واردش بشن و دیگه کسی لازم نداشته باشه رو در و دیوار بنویسه چی میخواد.

کاملا موافقم.مثالی دارم برای انرژِی پتانسیل که دقیقا همین جدایی دو جنس را مثال می زنم و پتانسیلی که ذخیره می شه و جایی که نباید آزاد می شه

قطره یکشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 06:28 ب.ظ http://www.adrop.blogfa.com

خوندن یادگاریای روی در و دیوار و نیمکتای مدرسه ها، همیشه واسم جالب بوده

عاشقانه, تقلب, یادگاری, بد و بیراه به معلمها ...خلاصه همه چی توش پیدا می شه

آیلار دوشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:46 ب.ظ http://www.aylar123.blogfa.com

خوشبختانه تو مدرسه و دبیرستانی که من درس میخوندم ازین خبرا نبود

شاید رو دیوارش مینوشتن: آی لاو یو "دانشگاه صنعتی شریف"

واقعا؟! خیلی بعیده

نیکو دوشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:33 ب.ظ http://www.boyekhobegandom79.blogsky.com

نترس بدبخت نمیگن گاگول بود میگن خیلی حال داد .. عقده ای بازی درنیار تو ام دیگه

دانشگاه که نیست! کدوم دانش آکوزو دیدی که جنبه این چیزا را داشته باشه؟!

مجتبی دوشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 04:55 ب.ظ http://motavald-mehr.blogsky.com

تقلب هم قواعدی داشت که همیشه استرس انجام دادنش اذیتم می کرد.
جاتون خالی این چند روز سی سخت (واقع در استان بویراحمد) بودم. اگر خواستید بعد مدارس برید و واستون مکانهای خوش آب و هوا و بسیار خنک،سرسبز و خاطره انگیز مدنظره ، این مکان جای خوبیه.

اگه مثل ما تمرین داشتی بی استرس تقلب می کردی
تعریفش را شنیدم ولی یکمی دوره.کاش عکس میزاشتی ازش

نیکو دوشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 05:14 ب.ظ http://www.boyekhobegandom79.blogsky.com

دانش آکوز اصلا ندیدم

خودت که بودی

محمدرضا دوشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 05:35 ب.ظ http://mryf.blogfa.com

چرا چی نمینویسم؟

پست جدید منظورم بود

مریم گلی سه‌شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 08:42 ق.ظ

هنر دارند جوری تقلب کنند که من نفهمم مثل خودت؟؟؟؟؟

آره همینه که زود می فهمم

حسام سه‌شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 06:58 ب.ظ http://www.notefalse1.blogfa.com

نقد فیلم جرم رو نوشتم
لینکش تو لینکای روزانه نت فالش هست.../

مرسی که خبر دادی.خیلی منتظرش بودم

فرخ چهارشنبه 18 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:40 ق.ظ http://chakhan-2.blogsky.com

بچه های امروز در تقلب کردن از شهامت کافی برخوردار نیستند . والا طرف این کار رو میکرد و شما هم ممکن بود نفهمی و یا اینکه بگیری و حالشو جا بیاری .. به هر حال اونهاییکه در تقلب شجاعت دارند تا مرز محرومیت و طرد شدن از مدرسه پیش میرن ...
پیمان هم پیمانهای قدیم ...
اما سفر کردن رو موافقم ... البته به جایی پر از سکوت و آرامش ...

تقلبم تقلبای قدیم.ولی به نظر میاد شما هم مثل ما این کاره بودید
تا اونجا که ما دیدیم پیمان همین بوده که هست...

ناهید کوچولوو دوشنبه 23 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:28 ق.ظ http://mohandes-kocholooo.tk/

بیچاره اخر نتونست تقلبی کنه


پیمان توی این سن ؟

این سن؟!!شما مگه نمی دونی آموزش و پرورش ما در حال پیشرفته؟

ناهید کوچولوو پنج‌شنبه 26 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 09:30 ب.ظ http://mohandes-kocholooo.tk/

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد