1)امروز مراقب جلسه امتحان دینی بودم و چشمم درد گرفت از بس زل زدم به بچه ها و اونا هم خودشونو کشتند که تقلب کنند ولی نتونستند.حتی برگه تقلبی که یکیشون از جیبش در آورد را دیدم و به روی خودم نیاوردم ولی چشم ازش بر نداشتم و نتونست ازش استفاده کنه.البته من هیچ مشکلی با تقلب ندارم ولی ازاینکه بعدا بهم بخندند و فکر کنند گاگولم بدم میاد
2)کلاس اولا می ری رو دیوار نوشته آی لا یو پیمان, می ری کلاس دوما نوشته دوستت دارم پیمان و تو کلاس سوما نوشته عشق من پیمان,لابد رو درو دیوار مدرسه کناری هم اسم پیمان نوشته شده و تصور اینکه همه این پیمان ها یکی باشه خنده داره و خنده دار تر اینه که تصور کنی که جناب پیمان دختر کش, یکی از اون جوجه اردک های زشتیه که دم در مدرسه ایستادند
3)روی دیوار یکی از کلاسها نوشته شده بود :خدای خوبم هرگز کسی را به چیزی که قسمتش نیست عاده مده و لابد قسمت ,منظور همون پیمانه
4)دلم سفر می خواد
یه چشمک بهش میزدی که یعنی فهمیدی بعد میزاشتی تقلبش رو بکنه...
بی جنبه تر از این حرفا هستن
۱) خوب کردین خانم معلم!!!حسابی ضد حال خورد
2) به به پیمان
3)منم دلم میخواد!!! اینروزا حسابی جاده ها شلوغ میشه ها!!!
چه عجب یکی کار منو تایید کرد
سلام چه بامزه نوشتی ولی حال میده تقلب کنی بذا بنده خدا ها کارشونو کنن
و تصمیم گرفتم اسممو بذارم پیمان
وای خیلی وقته نبودم چقدر پست نوشتی یه خبری بده
هنر دارند جوری تقلب کنند که من نفهمم
خدا عاقبتت را بخیر کنه پیمان!
خیلی سال پیش تو مدرسه یکی از بچه ها تعریف میکرد که مادر پدرش با خونواده های دیگه ای که میشناختن توافق کردن که دختر پسرهای هم سن سالی که دارن (دور و ور سن بلوغ) مرتب دور هم جمع بشن و تو سر و کول هم بزنن و با هم بزرگ شن. تو جامعه عقب افتاده اونروز ایران خیلی این قضیه برام عجیب بود. اما بعدا فهمیدم که این کار چقدر لازم بود و خونواده ها غفلت میکردند تا مشکلات جنسی و ذهنی همین جور نسل به نسل به ارث برسه.
کاش میشد در اون مدرسه شما باز بشه تا پیمان و سایر موجودات مشابه واردش بشن و دیگه کسی لازم نداشته باشه رو در و دیوار بنویسه چی میخواد.
کاملا موافقم.مثالی دارم برای انرژِی پتانسیل که دقیقا همین جدایی دو جنس را مثال می زنم و پتانسیلی که ذخیره می شه و جایی که نباید آزاد می شه
خوندن یادگاریای روی در و دیوار و نیمکتای مدرسه ها، همیشه واسم جالب بوده
عاشقانه, تقلب, یادگاری, بد و بیراه به معلمها ...خلاصه همه چی توش پیدا می شه
خوشبختانه تو مدرسه و دبیرستانی که من درس میخوندم ازین خبرا نبود
شاید رو دیوارش مینوشتن: آی لاو یو "دانشگاه صنعتی شریف"
واقعا؟! خیلی بعیده
نترس بدبخت نمیگن گاگول بود میگن خیلی حال داد .. عقده ای بازی درنیار تو ام دیگه
دانشگاه که نیست! کدوم دانش آکوزو دیدی که جنبه این چیزا را داشته باشه؟!
تقلب هم قواعدی داشت که همیشه استرس انجام دادنش اذیتم می کرد.
جاتون خالی این چند روز سی سخت (واقع در استان بویراحمد) بودم. اگر خواستید بعد مدارس برید و واستون مکانهای خوش آب و هوا و بسیار خنک،سرسبز و خاطره انگیز مدنظره ، این مکان جای خوبیه.
اگه مثل ما تمرین داشتی بی استرس تقلب می کردی
تعریفش را شنیدم ولی یکمی دوره.کاش عکس میزاشتی ازش
دانش آکوز اصلا ندیدم
خودت که بودی
چرا چی نمینویسم؟
پست جدید منظورم بود
هنر دارند جوری تقلب کنند که من نفهمم مثل خودت؟؟؟؟؟
آره همینه که زود می فهمم
نقد فیلم جرم رو نوشتم
لینکش تو لینکای روزانه نت فالش هست.../
مرسی که خبر دادی.خیلی منتظرش بودم
بچه های امروز در تقلب کردن از شهامت کافی برخوردار نیستند . والا طرف این کار رو میکرد و شما هم ممکن بود نفهمی و یا اینکه بگیری و حالشو جا بیاری .. به هر حال اونهاییکه در تقلب شجاعت دارند تا مرز محرومیت و طرد شدن از مدرسه پیش میرن ...
پیمان هم پیمانهای قدیم ...
اما سفر کردن رو موافقم ... البته به جایی پر از سکوت و آرامش ...
تقلبم تقلبای قدیم.ولی به نظر میاد شما هم مثل ما این کاره بودید
تا اونجا که ما دیدیم پیمان همین بوده که هست...
بیچاره اخر نتونست تقلبی کنه
پیمان توی این سن ؟
این سن؟!!شما مگه نمی دونی آموزش و پرورش ما در حال پیشرفته؟