152

اسمش آیداست

ریف اول می شینه

سویی شرت مشکی می پوشه که روش نوشته و عکس های صورتی داره

زیپ سویی شرت را تا آخر میده بالا

کفشای خاکی رنگ داره که روش تکه پارچه های صورتی رنگ دوخته شده

کیفش را از پشت صندلی آویزون کرده

یک کیف خاکی رنگ مثل کفشش که یک جامدادی صورتی ازش اومده بیرون 

خیلی ساکته و با نگاهش حرف می زنه

نگاه عمیق و غمگینی که منو خیلی درگیر خودش کرده

ومن نگاهش را می خونم

از نگاهش می فهمم که آیدا سوال داره و می گم بپرس

یا آیدا جواب سوال منو می دونه

وباید ازش بخوام که بگه

و وقتی با اون صدای آرومش جوابم را میده صورتش گل میندازه و صورتی می شه 

کلاس دوم ریاضی مثل لانه گنجشک می مونه 

موقع حل مساله این گنجشکها هیجان زده از این شاخه به اون شاخه می پرند و با هم جیک جیک می کنند

و آیدا گنجشک کوچک من که سرش را می اندازه پایین و مساله را حل می کنه و هر وقت

منو نگاه می کنه یعنی مساله را حل کرده 

از همون نگاه عمیقش فهمیدم که باید دوستش داشته باشم بیشتر از بقیه

حس می کنم پر و بال این گنجشک زخمی شده

و  برای دوباره پریدن باید کمکش کنم 

هفته پیش ازش خواستم حرف بزنه

سوال کنه

جواب بده

از من یا خنده دوستاش نترسه

و دیروز وقتی جواب سوال منو هیچ کس نمی دونست

آیدا جوابم را داد

مطمئن نیستم صداش را شنیدم و فکر کنم لب خوانی کردم

ولی در هر صورت خوشحال شدم که آیدا جواب داد حتی با صدایی که شاید خودش هم نشنید

نظرات 16 + ارسال نظر
قطره پنج‌شنبه 12 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 11:03 ق.ظ

چه سخته.

خیلی

تو پنج‌شنبه 12 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 11:42 ب.ظ http://chasbandegihaye-roohe-ma.blogsky.com/

بهش بگو میدونم فهمیدی که این زندگی تاریکه اما شاید با فانوس حرفای من کمی برات روشن شه...
بگو زندگی سیاهه ولی واسه تو زوده که توی سیاهیش بیفتی و اگه بیفتی حیف تره که غرق شی توش...

تو این حرفات خیلی به دلم نشست
و نسبت به آیدا حساس ترم کرد

فرخ جمعه 13 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 02:41 ق.ظ http://chakhan-2.blogsky.com

یادمه چند سال قبل با دختری به نام آیدا آشنا شدم . . نابینا بود و تحصیلکرده و باهوش . بعد از چند روز صحبت و گفتمان فهمیدم که داستن زندگیش از فیلمنامه های هالیوود جذابتره ... به گمونم آیدای شما هم از این نوع باشه و مطمئنم شما روش کشف کردن اون رو بلدید .
راستش من گاهی اوقات خیلی هوس میکنم تا معلم بشم .... اما خب نمیشه

تجربه این چند سال نشون داده که کشف بعضی دانش آموزها و مشکلاتی که دارند غمی میاره که تا چند سال بعد هم اثرش می مونه
و امیدوارم زندگی آیدا اینجوری نباشه

عارفه جمعه 13 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 11:20 ق.ظ http://arefe.persianblog.ir

یادمه یکی از معلمهای من هم میخواست باهاش حرف بزنم , میگفت چشمام براش خیلی سوال ایجاد میکنه
میگفت ممکنه بتونه کمکم کنه. اما فکر میکردم تو این دنیا کسی نمیتونه چندان به کسی کمک کنه چون همه درگیر همین زندانیم...

کمک بزرگ که نه ولی بعضی وقتا یه جمله می تونه یه راه تازه باشه

حسین رها جمعه 13 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 01:19 ب.ظ http://www.sabz-raha1.blogsky.com

همین آدم ا بعدا نابغه میشن!

نابغه را نمی دونم ولی معمولی نخواهند بود

آیلار جمعه 13 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 01:42 ب.ظ http://.aylar123.blogfa.com

الهی! یکی رو نیاز داره تا بهش عزت نفس بده..و چه کسی بهتر از شما

آره داره بهتر می شه

یک مامابا چکمه های سفید جمعه 13 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 04:33 ب.ظ http://newmidwife.blogsky.com/

...,وای من عاشق معلمای مهربونی مثل شما هستم که شخصیت دانش آموز واسش مهمه
مثال لونه گنجیشکو خیلی دوست داشتم

منم عاشق ماماهای مهربونم که نی نی توپولی بدنیا می یارند

م.کوچک جمعه 13 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 06:39 ب.ظ http://mkouchak.blogfa.com

منم دوران مدرسه مث آیدا بودم

پس خوبه من چشماتو نمی بینم

مریم گلی شنبه 14 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 10:51 ق.ظ http://marmarnaz.blogfa.com

واقعا که !
اگه فقط نصف معلمهای ایران مثل تو بودن اونوقت شاید به یه جایی میرسیدیم. منصوره جون دوستت دارم موفق باشی عزیزم...

مرسی مریم جون
مثل من که نه چون من خیلی کار دارم تا معلم درست حسابی بشم و نصف هم نه ولی یه تعداد کمیشون باید عوض بشند

م.کوچک شنبه 14 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 03:03 ب.ظ http://mkouchak.blogfa.com

کاش

به جای تمام این شعرها

و همه این نامه های عاشقانه

که نخوانده می گذری

بلد بودم برایت شال ببافم...

ببافم؟!

نیکو یکشنبه 15 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 10:14 ق.ظ http://boyekhobegandom79.blogsky.com

چقدر تو قشنگ نوشت آره منصوره بهش امید و انرژی بده یادته حرفای معلم هامون چقددرررررررررر رومون تاثیر میزاشت ؟

یعنی اینقدر؟!

حسین رها یکشنبه 15 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 11:51 ق.ظ http://www.sabz-raha1.blogsky.com

سلام و عرض ِ ادب

سلام حسین

مجتبی یکشنبه 15 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 05:38 ب.ظ http://motavald-mehr.blogsky.com

بازم خدا رو شکر معلمی مثل شما داره
معلما اینروزا غرق در دنیای خودشون هستن

باید شنا یاد بگیرند!

pashmakoo سه‌شنبه 17 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 10:53 ق.ظ http://pashmakoo.blogsky.com

خوش به حالش چه معلم مهربونی

نه بابا بداخلاقم زیاد می شم

تاراس جمعه 20 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 01:20 ق.ظ

الان دارم فکر می کنم بانو.... منو به فکر فرو بردی...

محمد سه‌شنبه 1 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 03:47 ق.ظ http://migam.blogsky.com

سلام
زیبا بود . به نظر من همین که اقدام به جواب دادن کرد گام بزرگی بود . شاید من و شما صدای آیدا رو نشنیدیم ولی مطمئنیم که حداقل یک نفر جواب رو شنیده و اون خود آیداست . واین یعنی گام اول

بله همینطوره و هر روز هم داره بهتر می شه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد