154

ساعت 4 و 5 عصر

یکی زنگ در آپارتمان رو می زنه

از توی چشمی نگاه می کنم

خانم همسایه بالایی پشت در ایستاده

فوری می فهمم چی شده

بازم کلید را رو در جا گذاشتم

در را باز می کنم

هر دو می خندیم

می گه ساختمون ما که نا امن نیست  ولی خب حواست باشه

درست می گه همسایه ها مطمئن هستند

می گم باشه و تشکر می کنم

تا حالا چندین بار این پروسه طی شده

حالا کلید گم شده

ظاهرا روز شنبه رو در جا مونده 

و کسی هم در نزده کلید را بده 

 بعد از اون صدای وحشتناک روز شنبه و جیغ و داد و ترس بچه ها و نگرانیم برای نگار و استرسی که بهم وارد شد از من بی حواس دیگه چه انتظاری هست

البته من با گوشی موبایلم هم همین مشکل را دارم

یا تو کیفم گم می شه یا جاهای دیگه

و از اونجا که شکر خدا تو خونه ما موبایل آنتن نمیده

خیلی وقتا با زنگ زدن هم مشکل حل نمی شه

جای مخصوص و این حرفا هم کارساز نیست

وقتی حواسم نیست خب حواسم نیست که بزارم سر جای اصلیش 

همسر محترم  برای تنبیه گفته خودم باید کلید و اونی که کلید می ره توش که نمی دونم اسمش چیه را عوض کنم.

 می گه می بینی یه چیزی یادت میره یه جا بنویس

می گم یعنی رو در بنویسم کلید تا یادم بمونه؟!

تازه اگه یادم بمونه اون نوشته را ببینم

خب بعضی چیزا یادم میره دیگه

مثل خیلی کارهایی که خودش یا هر کس دیگه یادش میره

اگه بهش می گفتم بیشتر برای سر کلیدی که یادگاری بود ناراحتم تا خود کلید,چی می شد...

نظرات 10 + ارسال نظر
قطره دوشنبه 23 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 09:08 ق.ظ http://www.adrop.blogfa.com

جفتشم مشکل همیشگی منه! صلاحیت نظر دادن ندارم.

همین خوبه که می فهمی منو

تو دوشنبه 23 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 11:15 ب.ظ http://chasbandegihaye-roohe-ma.blogsky.com/

هیچی نمیشد...

احتیاط شرط عقله هر چند من ندارم

م.کوچک سه‌شنبه 24 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 11:49 ق.ظ http://mkouchak.blogfa.com

جا کلیدی بهترین راهه.
این طوری عادت میکنین که وقتی رفتین توو
کلید رو بزارین روی اون.

همسر محترم با جاکلیدی مشکل داره
توضیحش مفصله پس بگذریم

آیلار سه‌شنبه 24 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 08:36 ب.ظ http://.aylar123.blogfa.com

منصوره؟ این تویی؟؟

نگرانتم..مواظب خودت باش

آره خودمم
نه جای نگرانی نیست

مریم گلی چهارشنبه 25 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 08:41 ق.ظ http://marmarnaz.blogfa.com

منصوره جون نگو که این درد مشترک همه است!
این روزا به خدا انقدر مشغله ذهنی داریم و همش در حال حرف زدن با خودمونیم اینطوری میشه به خدا ... منم دست کمی از تو ندارم!

مریم به خدا منم همینو می گم.مگه مغز ما چقدر گنجایش داره

فرخ چهارشنبه 25 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 03:29 ب.ظ http://chakhan-2.blogsky.com

حواس پرتی رو باید مهار کرد . . . اینو دوستانه و از روی خیرخواهی عرض میکنم. میتونه عواقب ناگوار و جبران ناپذیری داشته باشه . البته انضباط در زندگی عمر رو کوتاه میکنه ... اما کیفیت عمر رو بالا می بره .
حیفه که آدم 5 سال بیشتر زندگی کنه اما به بی نظمی معروف باشه . منو ببخش عزیزم خواستم کمکی کرده باشم . ارادت

اونقدرا هم بی نظم نیستم
ولی وقتی وارد خونه می شم کلید برام بی ارزش می شه
موبایل هم که هر چی دور از دست رس تر آسایش بیشتر
اینه که با این دو مورد مشکل دارم
البته اسامی را هم بهش اضافه کنید که دیگه کمتر اسمی یادم می مونه

مجتبی چهارشنبه 25 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 06:16 ب.ظ http://motavald-mehr.blogsky.com

بی خیالش
خرجش عوض کردن مغزی قفله

آره عوض کردم

آرمین آران شنبه 28 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 11:14 ق.ظ http://aranlar.blogsky.com

سلام
خانوم منم همینطوریه
منم بعضی وقتها حواس پرتی دارم و وسایلم جا میمونه ولی دیگه نه اینقدر

چقدر؟!
به خانومت غر نزنیا

حسین رها یکشنبه 29 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 11:51 ق.ظ http://www.sabz-raha1.blogsky.com

منم که فقط یک چیز رو نمی تونم فراموش کُنم،کلید و ساعت و خودکار و تقویم و شعرامو و کُلن همه چی،عادی شده؛

حسین عذر شما موجهه

absolution چهارشنبه 2 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 12:09 ب.ظ http://absolution.blogsky.com

آلزایمر ابدی می خواهد زندگی مان...

خودمون را هم فراموش کنیم بازم اونایی که باید فراموش بشند همیشه تو ذهنمون رژه میرند

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد