۱)روانشناسی را چه جوری بخونیم؟
۲)روانشناسی کاری نداره.خیلی راحته.فقط زبان ریاضی ادبیات
۱)استاد ریاضی عقده ایه نه؟
۲)همه استادای ریاضی عقده ای هستند
۲)وای جلسه بعدی ریاضی...
۱)چیه مگه؟
۲)حل تمرین داریم
۱)مشروط بشی چند واحد می شه گرفت؟
۲)۱۴ واحد
۱)ترمهای بعدی درسا راحت تر می شه؟
۲) .......
۱)مامانمو خواهرم رفتند شهرستان.من و بابام فقط هستیم.الان باید برم شام درست کنم
۲)چی درست می کنی؟
۱)من که آشپزی بلد نیستم.تخم مرغی چیزی درست می کنم
۲)خانما که باید آشپزی بلد باشند؟
۱)قرار نیست که کلفت بشم
۲)اتفاقا منم تو فکرشم که بعدا که ازدواج کردم نزارم خانمم کار کنه و براش کلفت بگیرم
۱)سال دیگه می خوام انتقالی بگیرم برای تهران مرکز.راه خیلی اذیتم می کنه.هیچ کدوم از بچه ها هم مسیرشون با من یکی نیست.حوصلم سر میره.باز امروز شما همسفر من شدی و تنها نیستم
.
.
.
۱)تو چقدر یهو جو گیر میشی؟
۲)من؟
۱)آره یهو قاطی می کنیو داد وبیداد می کنی!متولد چه ماهی هستی؟
۲)مرداد
۱)مردادیا که قاطی نیستند
*اینا مکالمات یک دختر و پسر دانشجو توی اتوبوس بود که اصلا معلوم نبود که ترم اولی هستند ! و چون خیلی حرف زدند و افکار منو خط خطی کردند منم کردمشون سوژه این پست و حرفاشون که یادم مونده را نوشتم
جوانی کجایی که یادش بخیر.../
آره هرچند که ما مثل بچه های الان جوونی نکردیم
خوشم اومد که یه پست بلند نوشتی!
خیلی به این خندیدم :
۲)خانما که باید آشپزی بلد باشند؟
۱)قرار نیست که کلفت بشم........
بگو پس مرده عاشق چشات میشه بیاد بگیرتت؟
نیاد بگیره خب ....
اقتضای سنشون هست...
می دونم
ما هم بودیم
کلا دانشجوهای ترمای اول کلی سوژن
ما خودمون روزی روزگاری در زمانهای قدیم سوژه بودیم
ولی کسی ما رو ننوشت
فکر کنم هم کلاسی بودند.از آخر دنیا به تهران
نه اینکه بقیه ندارند؟
چرا اسم نداری؟؟
منصوره جون تو نگران نباش!
بخواد هم نمی تونه بگیره...........
پولش کجا بود که بره زن بگیره...........
چقدر تو ناشکری!!!
با پارانه می گیره دیگه
جالب بود...
راستی چرا کسی ما را نه نوشت نه خواند؟
نسل سوخته بودیم همه ما
سلام منصوره جونم . خوبی ؟ باز تو شیطونی کردی؟
یادش به خیر منصوره یاد دوران خوش جوانی افتادم که انگار همین دیروز بود.....
چه روزای خوبی تو دانشگاه داشتیم
هرچند اتوبوسای دانشگاه جدا بود!
تریای دانشگاه جدا بود تازه پرده هم داشت!
.
.
.
و ماشین اکرمی هم که همه رو میگرفت حتی اگه با پسرای همکلاسیت سلام علیک میکردی.
ای مریم جان.تو خوب می دونی من چی می گم!!ولی بازم جوونی کجایی..
دوست داشتی باهم دوست باشیم من را تو فیس بوک میتونی پیدا کنی .خوشحال میشم
خوشحال می شم دوست عزیز
ولی خیلی تو فیس بوک نمیرم.فعالتیم زیاد شد حتما
عاشق چشمهاش بشه می گیره

با پول یارانه زن می گیره عروسی مجلل می گیره
خونه و ماشین و ویلا می گیره ماه عسل دور اروپا می ره
برای بچه هاش هم پس انداز می کنه و ...
جالب بود!!
احسانم سال بعد ترم اولی میشه بهش میخندیم!!
آی سوژه می شه این احسان
ترم یک اتوبوس هامون قاطی بود

و میومد دم در خوابگاه
من باز یاد اون روزها افتادم
سخت بود اون هم با اون همه گربه و سوسک هایی
که تو حموم هاش داشت ولی خاطره انگیز بود
قاطی بود ولی قربون نبودن کی جرات داشت اون طرف را نگاه کنه
می بینم که دوباره خاطره هم می زنی
آره دیگه
مادر جون خدا بیامرزم بعد از هفتاد رفت سراغ خاطراتش
من از حالا شروع کردم
انگار افتادیم تو نیمه دوم زندگی
خدا رحمت کنه مادر جونت را
اون دانشگاهی که من میخوام برم توش پر سوژس!
بچه های رودهن خودشون همه رو درس میدن!
ما تو را می شناسیم
عاشق چشاش بعید می دونم بشه ولی عاشق .... شاید شاید بشه!
...