من تقویم خودم را دارم.تقویمی هوشمند که خودش آلارم می زنه و وقایع را یادم می اندازه.تو ذهنم گذاشتمش ولی به قلبم و حتی چشمهام هم اتصالاتی داره.رنگ و احساس روزها بعضی وقتا عوض می شه و همیشه تازگی خودش را داره.گذشته و حال و آینده نداره.همه در کنار هم نشستند و این منم که سفر می کنم از دیروز به امروز یا فردا.
دیروزی که هنوز در جریانه و هر وقت فرصت کنم پروازی می کنم و چند دقیقه ای یا چند ساعتی اونجا می مونم.
فردا را هم می بینم.فردای دیروز , فرای امروز و فردا, فردایی که دیروز و امروزش را هنوز ندیدم.
سه خط موازی که در بی نهایت من,به هم می رسند.
پ-ن:این پست را جدی نگیرید
ساعت فیزیو لوژیک شنیده بودیم... تقویمش هم الان شنیدیم
جالبه... خیلی خوبه.
تقویمشو امتحان کن
روزت مبارک با تاخیر.../
ممنونم دوست عزیز
جدی گرفتم...
پس گرفتی چی می گم
اول این که روز معلم و با دو روز تاخیر تبریک میگم!!
دوم اینکه گفتی تقویم یاد بوی بهار نارنج افتادم!!
هیچ دلیلی هم نداشت...
ممنونم
تقویمت کار کرد
خوشم اومد و باید بگم من هم این احساس رو تجربه کردم و جدی میگیرمش
خوبه و برای کسایی که تجربه نکردند گفتم جدی نگیرند
سلام اولا روز معلمو بهت تبریک میگم هرچند دیره
در ثانی مرسی از راهنمایی و کمکت
و اتفاقا مطلبو باید جدی گرفت و روش فکر کرد من که این کارو میکنم
و مرسی که نوشته هامو میخونی
ممنونم
می گذره خیلی زود....
ولی قشنگ بود.
هوووم. خیلی وقته نیومده بودم.
هنوز که به نقطه ذوب نرسیدی
امروز دیروز فردا یه مدار درهم.../
ما هم مرکز این مدار
خانم معلم مهربون میشه دوباره آشتی کنیم!!!حالا شاگردتون حرفشو مزه مزه نکرد شما سخت نگیرید نگاه سنگینتون خیلی دردناکه
سخت نگیر مامای جوان
ما با هم دوستیم
بازم روزت مبارک
____&&&&&&___سلام دوست خوبم
___&&&*&&**_
______**&&**__ جالب بود مطالبتون ,لذت بردم
_______**&&**__
________**&&**____امیدوارم پربارتر بشه وبلاگتون
_______ __$$&$$$_______________$&$$$
______$$&&1111$$$&&_________ &&1111$$&&
___$$&&111111111$$$&&____&&1111111111$$&&
___$&1111111111111$$&&__&&111111111111$$$&
__$&1111111111111111$$&&111111111111111$$$&
__$&111111111$$$$1111$$1111$$$$111111111$$$&
_$$11111111$$$$$$$$$1111$$$$$$$$$1111111$$$&
_$$11111111$$$$$$$$$$1$$$$$$$$$$$11111111$$&
_$$11111111$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$111111111$&
__$111111111$$$$$___مهران__$$$$$111111111$$&
__$&1111111111$$$$$$$$$$$$$$$$11111111111$&
___$111111111111$$$$$$$$$$$$111111111111$&
____&11111111111111$$$$$$111111111111111&
_ ____&11111111111111$$11111111&&111$$&&
____ __&&1111111111111111111111&&11$&&
______ __&&111111111111111111111&&1&
_________ _&&11111111111111111$&_&&
__________ ___&&111111111111$$&___&&
__________ ______&&&1111111$&______&&&
____________________&&&111& _______&&&& منتظر حضور پرمهرت هستم
نمیشه نگرفت
می دونم!
یادمه یه بار در مورد زمان با هم حرف زدیم
این پستو دوست دارم
خیلی زیاد
+ این که به نظرم این پست رو باید جدی گرفت
چه خوب دوباره پیدات کردم
آره یادمه.تو چی نوشته بودی....معرکه بود
بی خیال!!!
یعنی شناختی من کیم؟
بیشتر نوشته هامو یا حذف کردم یا سوزوندم، فقط یه سریشون باقی مونده، یه سری هم هستن که حفظم
خیلی خوب شناختم
می دونم چه حسی داشتی.بازم اگه تونستی دوباره بنویس
خیلی قشنگ بود




من هم با تقویمم کاری ندارم ولی اون تقویمی که تو ذهنمه
همه جا باهام هست چه بخوام چه نخوام
تازگیها هم که افتاده رو دوره تند
زمان داره تند پیش میره.نگران نباش
سلام اصلا یکی از خوبیهای وبلاگ نویسی اینه که آدم هر وقت یه چیزی به ذهنش رسد . . همون رو بنویسه و بذاره! شاید فردا پشیمون بشه ... اما مهم نیست ..
منم دارم قاطی میکنم و میخوام یه پست بی ربط بذارم .
فحش هم دادند ُ مهم نیست .
تازه من بعضی وقتا خودسانسوری می کنم و گرنه حرف برای گفتن زیاده....
شما هم راحت باش و بنویس
http://www.google.com/webhp?hl=fa#hl=fa&lr=lang_fa&biw=1184&bih=569&tbs=lr:lang_1fa&q=%D8%B2%D9%86%DB%8C+%D8%B1%D8%A7+%D9%85%DB%8C+%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%D9%85+%D9%85%D9%86+%D9%81%D8%B1%DB%8C%D8%A8%D8%A7+%D8%B4%D8%B4+%D8%A8%D9%84%D9%88%DA%A9%DB%8C&bav=on.2,or.r_gc.r_pw.&fp=825d188a72e90a32
الان من چکار کنم؟!!!!
جدی نگیریم؟! ولی جالب بود!
شما دوست دارید جدی بگیرید
اوه بسیار زیبا بود نمیشه جدی نگرفتش چون حس خیلی از ماهاست . این پستت رو میدزدم و تو دفترم یادداشت میکنم . با اجازه . البته زیرش مینویسم از منصوره جونمه.
باشه عزیزم
حسی هم هست که هیچ کدوم جوابی نداریم براش
به خاطر مقاله بالایی خیلی ازت ممنونم
جالب بود
آره جالب بود .خواهش.بازم سراغ داشتم بهت خبر میدم