۵۴

برای جشن بیست و دو بهمن باید سرود "بهاران خجسته باد"را بالای صف بخونند.

از دخترک می پرسم حفظ کردی؟

می گه حوصله نداره حفظ کنه و تو جمعیت کلاس معلوم نمی شه کی می خونه کی نمی خونه

تند تند تو دلم این سرود را تکرار می کنم .

به یاد می آورم تمام سالهایی که بهاران باید خجسته می شد تا هوای دلپذیر در حلق ما فرو رود


پ-ن:درباره این سرود بد نیست سرچی بکنید

نظرات 30 + ارسال نظر
امنه شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 10:32 ق.ظ http://www.khyalekham.blogfa.com

دیگر بچه ها هم حوصله ی این بهار خجسته را ندارند.حتی ذوق سرود خواندنها که یک روزی ما برایش سر و دست میشکستیم.
حق دارند هوا دیگر دلچسب نیست ...نه بهارش بهار است نه زمستانش زمستان دیگر هیچ چیز مثل قبل نیست...

برای ما هم نبود ولی چه ساده بودیم ما ...

گابریل مارکز شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 11:46 ق.ظ http://mryf.blogfa.com

بهاری خجسته نشد که بهارانش باشه

اول قرار نبود..... بعدا قرار شد ....

من شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 01:10 ب.ظ http://chasbandegihaye-roohe-ma.blogsky.com

یادش به خیر چه احمق بودیم

یادش بخیر

فرخ شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 01:24 ب.ظ http://chakhan-2.blogsky.com

سلام ... بهاران خجسته بود در آن روزها ... شما در موقع پیروزی انقلاب کودکی ۳ ساله بودید و من نوجوانی ۱۶ ساله .
هوا دلپذیر بود و بهاران خجسته بود ... اما اگه الان اون وضعیت نیست ُ برای اینه که عده ای اومدند و فکر کردند این بهاران فقط مال خودشونه .
تصاحبش کردند و شدند صاحب انقلاب !! اما انقلاب مال همه بود ... حتی اونهایی که در حسرت یه وعده غذای کامل بودند ... الان هم شرایط بدتر شده و صاحبان انقلاب زیادتر شدند. حتی اونهایی که در انقلاب و جنگ هیچکاره بودند الان ادعا دارند. من نمیتونم اون روزهای شاد و زیبا رو فراموش کنم .
حس خوبی داشتیم و لذت بخش بود برامون.... اما عده ای فراموش کردند که انقلاب ُ ملک شخصی و ماشین نیست که آدم بره اونو به نام خودش سند بزنه!!

فرخ عزیز ۴ ساله بودم و به خاطر نظامی بودن پدرم با وجود بی طرف بودنش خاطرات خوبی از آن روزها برام نمونده.شاید نوشتم بعدا
سالهاست ما از بزرگترها گله کردیم و آنها از خودشان پرسیدند چرا
و عمر ما رفته با حسرت

آیلار شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 01:51 ب.ظ http://www.aylar123.blogfa.com

منم که پای ثابت گروه سرود مدرسمون بودم! اول ابتدایی تا پیش دانشگاهی

پس تو خواب هم می تونی خجسته بود نه ببخشید خجسته باد را بخونی

. شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 02:30 ب.ظ http://nog.blogsky.com

سلام
ممنون که اومدی پیشم منتظرت هستم بازم بیای!!!
موفق باشی.

حتما
شما هم همینطور

ناهید کوچولو شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 03:00 ب.ظ http://mohandes-kocholooo.blogfa.com/

من همیشه توی سرود چون از همه ریزه میزه تر بودم
همیشه باید جلو وایمیستادم ؛ یادش بخیر
سرود قسم به اسم آزادی هم یکبار خوندیم

پس مجبور بودی خیلی خوب حفظ باشی

[ بدون نام ] شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 04:03 ب.ظ

در راهنمایی ما هر کلاس گروه سرودی داشت

و عجیب هم خوش می گذشت

چند تا بچه باحال تو اون جمع کافی بود که هر روز تمرین

رو برامون خاطره کنه

اینقدر شر بازی درمی آوردن که مدیر و ناظم مستاصل

می شدن

من هم سرودها رو حفظ نمی کردم و فقط لبهام رو

تکون می دادم

پس تو هم زرنگ بودی
منم 1 بار قرار بود با بچه ها سرود 22 بهمن را بخونم تازه برا همه سرود را نوشتم و بهشون دادم ولی ما رفتیم مسافرت و من اصلا مدرسه نرفتم اون روز

حسام شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 04:10 ب.ظ

مو به تنم سیخ میشه این روزهای نکبت وار.../
یه بار تو ابتدایی با گروه سرود رفتیم منطقه و من تکخوان گروه بودم و وسطش یادم رفت.../

این روزا....
ای خوش صدا
بعدا می تونی برای نوه هات تعریف کنی و بگی عمدا نخوندم

free prisoner شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 04:17 ب.ظ http://freeprisoner.wordpress.com/

فکر نمیکردم هنوز این کارارو بکنن تو مدرسه ها.
ویکیپیدیا رو خوندم، جالب بود
همیشه از مردمی که با اطمینان و بدون داشتن تردید عمل میکنن، مثل کسایی که این سرودها به افتخارشون ساخته شد، فرار کردم.
The trouble with the world is that the stupid are cocksure and the intelligent are full of doubt.

خیلی کمتر از بچگی های ما شده این برنامه ها ولی هنوز هم هست اونم برای بچه هایی که اصلا این روزا براشون مهم نیست
آره ویکیپدیا ...
شاید درست می گی و اون همه اطمینان اشتباه بوده
نمی دونم....

عارفه شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 06:00 ب.ظ http://arefe.persianblog.ir

منم همیشه برای اینکه از زیر درس در برم میرفتم تو گروه سرود برای این روزها!
فکر کنم تنها فایدش هم همین بوده

ای شیطون
هنوزم بچه ها این راهو بلدند برای فرار از کلاس

دکتر تاراس شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 10:20 ب.ظ http://www.fatemehalinezhad.mihanblog.com/

من که هنوزم حفظم!

جات تو بهشته

[ بدون نام ] یکشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 12:12 ق.ظ

بسم الله الرحمن رحیم...
گروه سرود چسبندگی های روح ما تقدیم میکند...
نام سرود: بهاران خجسته باد....
...................
..................
..............
:))

تو یکشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 12:13 ق.ظ http://www.chasbandegihaye-roohe-ma.blogsky.com

نظر بالایی مال خودم بود یادم رفت بنویسم دوباره...

از دست تو

آغوش سبز یکشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 01:07 ق.ظ http://ecogreen.persianblog.ir/

همونی که عارفه گفت . . .

بعله.....ممنون

مریم گلی یکشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 07:36 ق.ظ http://marmarnaz.blogfa.com

سلام منصوره جون خوبی . یه مدت نبودم دلم برا همه تون تنگ شده بود . آره این روزا تلویزیون ایران رو نباید اصلا دید هرچند الان یک ساله ما آنتنمونو از جا درآوردیم!!!!
دیگه با دیدن و شنیدن این چیزا مو به تن آدم سیخ میشه از چندش فراوان. بسه دیگه خسته نشدن؟!

سلام مریم جون.نیستی و دلتنگت بودم
باید دید و خندید..........

مجتبی یکشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 10:19 ق.ظ http://motavald-mehr.blogsky.com

سرچ اش را به لقایش بخشیدم
تلویزیون مرتب داره میزاره
"بهاران خجسته باد"
الان که بهاری نیست که بخوایم به پاس داریمش

تاریخچه جالبی داره
..... بهار خجسته...

Persian Friends یکشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 01:04 ب.ظ http://persianfriends.persianblog.ir/

آنچه که دوست دارید

ممنون

بابک یکشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 06:21 ب.ظ http://on-your-horizon.blogspot.com

هیچ وقت برام فرقی نداشته
کلا برای خاندان ما این روزها هیچ وقت اصلا و ابدا خجسته نبود
توی مدرسه هایی هم که بودم خوشبختانه توی هیچ کدوم از دوره ها ازین گروه های سرود و ... نداشتیم

عجیبه چون اصولا در همه مدارس کمابیش این مراسم بود و هنوزم هست خوش شانس بودی یه جورایی....

[ بدون نام ] یکشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 06:35 ب.ظ

سلام

من قطع هستم تا فردا برم ببینم چی کار کنم

فکر کن من چه طور 24 ساعت تحمل کنم

بعدش می رم ببینم چی به چی هست

تازه اولش هست و دسته گلهای بعدی فکر کنم

تو راه باشه

راستی جستجو کردم و به نتایج جالبی رسیدم

من برم ببینم اون مطلب چی بوده

ای وااای این بلا دیروز سر من اومد
اینم شانس ماست دیگه با این دسته گلا........

فرنوش دوشنبه 18 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 02:28 ق.ظ

انشاا... امسال ۲۲ بهمن ؛مبارک؛نباشد!

سلام فرنوش عزیز

absolution دوشنبه 18 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 03:07 ب.ظ http://www.absolution.blogsky.com

در این وانفسا تنها بهاری که خجسته شد این پستت بود...
بد جور چسبید در ششهایمان این هوای دلپذیرش...
علاقه ای به این انقلاب ها ندارم...
چه مصر چه ...

خجستگیت مبارک
باید تجریه کسب کرد از بقیه....

مستانه دوشنبه 18 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 06:32 ب.ظ http://newmidwife.mihanblog.com

بهاران خجسته باد...یادش بخیر چه روزهای خوبی بود اون موقع تو مدارس کلی شعر می خوندیم....کلی می خندیدیم
چون بهاران خجسته شده بود...
راستی بچه های الان هم حس و حال ما رو دارن یا....؟!؟

جدی؟؟!!
نه اصلا

[ بدون نام ] دوشنبه 18 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 10:27 ب.ظ

امروز تو بی آر تی انقلاب کارتهای بانکی ام رو از تو کیفم

زدن حالا خوبه قبلش خریدهام رو کرده بودم و

هیچی توش نبود ولی با این وجود حالا کلی گرفتاری داره

صدور کارتها

در عجبم از سرعت عمل طرف که چند لحظه هم طول

نکشید که این کارتها رو زد. البته بد شانس بود که کیف

پر پولم گیرش نیفتاد

ای بابا
خیلی دردسر نداره یه هفته ای می شه گرفت

حسام سه‌شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 02:20 ب.ظ

خودتم بنویس.../

می نویسم...

بابک سه‌شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 02:41 ب.ظ

ببخشید جوابتو دیر میدم
نبودم
راستش نه نمی دونم مال چه کتابیه
فک نمی کنم مال هیچ کدوم از کتابای هاکسلی باشه، اگرم مال کتابی باشه احتمال میدم مال کتاب "دنیای قشنگ نو" باشه.

مرسی بابک
منم هر چی گشتم نفهمیدم از چه کتابیه
اون کتاب را باید بخونم

[ بدون نام ] سه‌شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 04:43 ب.ظ

مقاله ام برای سخنرانی پذیرفته شد و به امید خدا هفته

دیگه سخنرانی دارم ولی اصلا خوشحال نیستم

اون داور پایان نامه که خیلی باهام چپه و من نیز

جز هیات رئیسه هست و از حالا می دونم بد جور جلوی

اون همه آدم منو ضایع خواهد کرد

امروز زنگ زدم ببینم می شه جام رو با یه پوستری

عوض کنم. بچه ها می گن مگه دیوونه شدی ولی

اصلا نمی خواستم ببینمش ولی نشد و گقتن برنامه

فیکس شده

خوب دیگه برم دنبال پاور پوینت کردن

مبارکه
حالا شاید این دفعه باهات چپ نباشه!
هفته دیگه چه روزی؟هر چند که من تا آخر هفته اسیر نگارم و هیچ کجا نمی تونم برم

فرخ سه‌شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 05:56 ب.ظ http://chakhan-2.blogsky.com

سلام ... یه سرود حفظ کردن این همه وقت میگیره که شما چند روزه پست تازه نمیذاری

فراموش کردن سرود وقتمو گرفته!!

[ بدون نام ] سه‌شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 06:31 ب.ظ

قربون محبتت

خیلی خیلی باهام لجه

و از اونهایی هست که با یکی لج باشه تو چنین موقعیت

هایی حال گیری می کنه

خیلی خوشحال می شم اگه بتونی بیای ولی راه دوره

و راضی به زحمت نیستم مضافعا بر اینکه کار چنان تاپی

نیست

التماس دعای مخصوص

سه شنبه بیاد و بره من مردم و زنده شدم هزار بار

کارهای تو حتما خوبه .موفق باشی
هفته دیگه هفته دیگه هفته دیگه ....

[ بدون نام ] سه‌شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 07:21 ب.ظ

این سکوتت منو کشته

۳۰ شدی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد