-
98
جمعه 6 خردادماه سال 1390 13:27
گل فروش دوره گرد , گلدان های شمعدانی و رز را در چرخ دستی اش چیده و صدایش در کوچه های محله می پیچد که در سکوت صبح جمعه, آزادانه فریاد می زند:گلی, گل
-
روحش شاد
چهارشنبه 4 خردادماه سال 1390 16:55
-
شوخی با آقایون
چهارشنبه 4 خردادماه سال 1390 16:45
"چه حکایتی جالبیست کلمه زندگی با زن شروع می شود و کلمه مردن با مرد" یکی از اس ام اس هایی بود که دیروز گرفتم و البته بازم از این مدل اس ام اس های دل خنک کننده گرفتم ولی این یک مورد جالبتر بود چون یکی از دخترای فامیل فرستاده بود که یک ماه دیگه عروسیشه و جالب تر اینکه خیلی هم عشقولانه ازدواج کرد! سال دیگه چی می...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 2 خردادماه سال 1390 16:25
از هنگامی که خداوند مشغول خلق زن بود، شش روز می گذشت. فرشته ای ظاهر شد و عرض کرد : چرا این همه وقت صرف این یکی می فرمایید؟ خداوند پاسخ داد : دستور کار او را دیده ای ؟ او باید کاملا” قابل شستشو باشد، اما پلاستیکی نباشد. باید دویست قطعه متحرک داشته باشد، که همگی قابل جایگزینی باشند. باید بتواند با خوردن قهوه تلخ بدون...
-
94
یکشنبه 1 خردادماه سال 1390 10:53
سالهاست دینی نخوندم ولی تا اونجا که یادم مونده بهشتی که تو کتابهای ما بود چشمه عسل داشت و تخت کنار چشمه و رو همون تخت می نشستی و دهانت را باز می کردی, خوشه انگور میومد تو دهنت!ظاهرا بعضی طبقاتش هم بالای 18 بوده و تو کتابهای ما اون طبقات توصیف نشده بود و من نمی نفهمیدم چرا برای چنین مسائل پیش پا افتاده ای باید دنیای...
-
93
یکشنبه 25 اردیبهشتماه سال 1390 16:55
چند ماهی هست که قبض موبایل را به موقع پرداخت نمی کنم و این کار شده یکی از بهترین سرگرمیهای من اس ام اس هایی که همراه اول می فرسته و در واقع خواهش و تمنایی که می کنه تا قبضم را پرداخت کنم و منم کلی بهش می خندم و توجه نمی کنم. اول به صورت مودبانه سعی می کنه گولم بزنه بعد یاد آوریم می کنه که تاریخ پرداخت گذشته ولی روزهای...
-
92
چهارشنبه 21 اردیبهشتماه سال 1390 16:38
چیزهایی هست که هر چه هم که نخواهی شان ببینی باز می آیند ، باز سنگین و بی رحم می آیند و خود را روی تو می افکنند و گرد تو را می گیرند و توی چشم و جانت می روند و همه وجودت را پر می کنند و آن را می ربایند که دیگر تو نمی مانی ، که دیگر تو نمانده ای که آن ها را بخواهی یا نخواهی . آن ها تو را از خودت بیرون رانده اند و جایت...
-
91
یکشنبه 18 اردیبهشتماه سال 1390 19:31
سردترین نگاهت را بر دیوار دلم کوبیدم تا فراموش نکنم که دیگر به آن چشمها امیدی نیست
-
تصاویر ماهواره ای از البرز
یکشنبه 18 اردیبهشتماه سال 1390 17:35
دماوند شکوه البرز
-
در ادامه پست قبل...
شنبه 17 اردیبهشتماه سال 1390 15:30
این مقاله را امروز دیدم و شما هم حتما بخونید در واقع این دانشمندان در تلاشند که به دیروز امروز سفر کنند که تا الان موفق نبودند و اشتباهی که مرتکب شدند این بوده که زمان را تک بعدی فرض کردند. این که در پست قبلی گفتم جدی نگیرید برای این بود که دوست ندارم نظریات خودم را که هنوز برای خودم گنگ و پیچیده هستند و هیچ مبنا و...
-
جهان موازی
چهارشنبه 14 اردیبهشتماه سال 1390 15:01
از تقویم کاغذی بدم میاد و به جز چک کردن روزهای تعطیل کار دیگه ای باهاش ندارم. من تقویم خودم را دارم.تقویمی هوشمند که خودش آلارم می زنه و وقایع را یادم می اندازه.تو ذهنم گذاشتمش ولی به قلبم و حتی چشمهام هم اتصالاتی داره.رنگ و احساس روزها بعضی وقتا عوض می شه و همیشه تازگی خودش را داره.گذشته و حال و آینده نداره.همه در...
-
۱۲ اردیبهشت
دوشنبه 12 اردیبهشتماه سال 1390 16:17
عارفان علم عاشق می شوند بهترین مردم معلم می شوند عشق با دانش متمم می شود هر که عاشق شد معلم می شود (یکی از بهترین اس ام اس هایی که امروز گرفتم) و گوشه ای از جشن ساده و صمیمانه امروز
-
۸۶
شنبه 10 اردیبهشتماه سال 1390 10:11
برای اولین بار بدون همسفر همیشگی (همسر محترم) و همرام دوستام سفر کوتاهی رفتم که بر خلاف تصورم زیاد خوش نگذشت ولی تجربه جدیدو لازمی بود.
-
شما مقابل دوربین مخفی هستید
شنبه 3 اردیبهشتماه سال 1390 10:32
هر چه جدی تر به زندگی فکر می کنم یقین پیدا می کنم که کسی داره با ما شوخی می کنه
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 30 فروردینماه سال 1390 17:22
ای ستاره ها مگر شما هم آگهید از دو رویی و جفای ساکنان خاک کاینچنین به قلب آسمان نهان شدید ای ستاره ها ستاره های خوب و پاک
-
آرامش
یکشنبه 28 فروردینماه سال 1390 18:02
دریاچه اوان(ovan) الموت قزوین نوروز 90
-
رویا
شنبه 27 فروردینماه سال 1390 13:33
در چوبی توی یک دیوار کاهگلی پله ای پایین در من روی پله نشسته بودم تو دستم یه ظرف پر از آب منتظر بودم .. .. بیدار شدم و ساعتها با حس اون خواب خوش بودم
-
۸۱
چهارشنبه 24 فروردینماه سال 1390 16:32
آلرژی فصلی ,بهشتی ترین بهار را به جهنمی غیر قابل تحمل تبدیل می کنه
-
سایتی خاطره انگیز
سهشنبه 23 فروردینماه سال 1390 08:22
صدای کودکی من پ-ن: سرود یک تکه ابر را اون روزا خیلی دوست داشتم و اگه بهم نمی خندید بگم خیلی وقتا که تنهام با خودم زمزمه می کنم
-
79
یکشنبه 21 فروردینماه سال 1390 21:23
استعداد عجیبی در شکستن داری: قلب...غرور...پیمان... استعداد عجیبی در نشستن دارم: به پای تو...به امید تو...در انتظار تو منبع:fb
-
این است عدالت ما
شنبه 20 فروردینماه سال 1390 16:26
خیانت به همسر برای مردان حق و برای زنان جرم محسوب می شود
-
77
سهشنبه 16 فروردینماه سال 1390 10:43
وقتی می خوری زمین , بلند شو, گرد و خاک را از خودت بتکون, به کسانی که بهت می خندند لبخند بزن, به پشت سرت هم نگاهی کن که ببینی از کجا خوردی
-
مدرنیته یا سنت؟
چهارشنبه 10 فروردینماه سال 1390 18:44
فامیل بزرگی را می شناسم که به خاطر جمعیت زیاد و کوچک بودن آپارتمانها , روز اول عید تالاری را به صورت دانگی اجاره می کنند و همه دور هم جمع شده و شیرینی و آجیل عیدی را که تهیه کردند می خوردند و بعد هم ناهار یا شام که حتما بستگی به ساعت تحویل سال داره و عیدی می دهند و می گیرند و بعد هم نخود نخود و میرند تا از بقیه عیدشون...
-
۷۵
چهارشنبه 3 فروردینماه سال 1390 10:41
عید هم عیدای قدیم
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 28 اسفندماه سال 1389 07:56
فرا رسیدن سال 90 را تبریک می گم و روزهای خوبی را برای همه آرزومندم
-
این قافله عمر عجب می گذرد
شنبه 28 اسفندماه سال 1389 07:28
این روزهای آخر سال نمی دونم اتفاقات دهه 80 را مرور کنم یا به سال 89 فکر کنم . دهه 80 که برای من پر بود از اتفاقات تلخ و شیرین . در این دهه مامان شدم و به بزرگترین عشق زندگیم یعنی دخترم رسیدم . در این دهه بزرگترین قهرمان زندگیم یعنی پدرم و هر ۴ پدر بزرگ و مادر بزرگم را از دست دادم . فراز و نشیب های کم و بیش زیاد شغلی و...
-
بهار بهار
پنجشنبه 26 اسفندماه سال 1389 12:08
بهار بهار یه مهمون قدیمی یه آشنای ساده و صمیمی
-
۷۱
چهارشنبه 25 اسفندماه سال 1389 09:57
چهار شنبه سوری امسال هم گذشت و اگه اون ترکش نارنجک یا سنگی که به صورت من خورد یکمی رفته بود بالاتر و به چشمم رسیده بود سال دیگه باید می اومدم تو تلویزیون و می گفتم بچه ها مواظب باشییییییید ولی به خیر گذشت. دیروز وقت نشد چهارشنبه سوری را تبریک بگم.حتما به شما هم خوش گذشته. پ-ن:وبلاگ یکی از دوستان بسته شده و آرزو می کنم...
-
بوی بهار
یکشنبه 22 اسفندماه سال 1389 23:37
راحت نوشت:خانه تکونی,خانه تکانی , خونه تکونی, خونه تکانی مساله هیچ کدوم از اینا نیست.مساله این است که بالاخره تمام شد اصل مطلب: پاییز امسال که خیلی دیر شروع شد و هنوز خش خش برگها را زیر پاهامون حس نکرده بودیم که رفتیم برف بازی.سرو کله بهار هم به نسبت هر سال دیر تر پیدا شده و بعد از چند روز چشم چشم کردن امروز تونستم...
-
پیش از آن که زلزله اتفاق بیفتد...
شنبه 21 اسفندماه سال 1389 21:45
(مطلب جدیدی نیست و شاید بارها شنیده باشید ولی بد نیست تکرار بشه) این نوشته خاص زلزله در تهران نوشته شده که به گفته بسیاری از کارشناسان حدود بیست و دو سال تأخیر داشتهاست و این تأخیر اصلاً خبر خوبی نیست، چون تاخیر باعث انباشته شدن انرژی میشود. انتظار میرود زلزله -اگر بیاید- با قدرتی بالاتر از 7 (در مقیاس ریشتر)...